|
چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:داستان پند آموز, کمک کردن, درخت سیب,والدین, نیازمند بودن,خواسته,, :: 12:17 :: نويسنده : شیوا
اما روزي دوباره به سراغ درخت آمد
درخت سيب
به پسر گفت :
« های ...
بيا و با من
بازي كن... »
پسر جواب داد :
« من كه ديگر بچه نيستم
كه بخواهم با درخت سيب
بازي كنم....»
« به دنبال سرگرمي هائی
بهتر هستم
و براي خريدن آنها
پول لازم دارم . »
درخت گفت:
« پول ندارم من
ولي تو مي تواني
سيب هاي مرا بچيني
بفروشي
و پول بدست آوري. »
پسر تمام سيب های درخت را چيد و رفت
سيبها را فروخت و آنچه را که نياز داشت خريد
و ........
..
درخت را باز فراموش کرد ...
و پيشش نيامد..
و درخت دوباره غمگين شد...
..
مدتها گذشت و پسر مبدل به مرد جوانی شد
و با اضطراب سراغ درخت آمد ...
« چرا غمگینی ؟ »
درخت از او پرسید :
« بیا و در سایه ام بنشین
بدون تو
خیلی احساس تنهائی می کنم... »
پسر ( مرد جوان )
جواب داد :
« فرصت کافی ندارم...
باید برای خانواده ام تلاش کنم..
باید برایشان خانه ای بسازم ...
نیاز به سرمایه دارم ...»
درخت گفت :
« سرمایه ای برای کمک ندارم ...
تو می توانی با شاخه هایم
و تنه ام ...
برای خودت خانه بسازی ... »
پسر خوشحال شد...
... و تمام شاخه ها و تنه ی درخت را برید
و با آنها ... خانه ای برای خودش ساخت ...
دوباره درخت تنها ماند
...
...
و پسر بر نگشت
...
...
زمانی طولانی بسر آمد
...
...
پس از سالیان دراز...
در حالی برگشت
که پیر بود و...
غمگین و ...
خسته و ...
تنها ...
درخت از او پرسید :
« چرا غمگینی ؟
ای کاش می توانستم ... کمکت کنم ..
درخت از او پرسید :
« چرا غمگینی ؟
ای کاش می توانستم ... کمکت کنم ..
هیچ چیز برای
بخشیدن ندارم ... »
پسر ( پیر مرد ) درجواب گفت :
« خسته ام از این زندگی
و تنها هم ....
فقط نیازمند بودن با تو ام ...
آیا می توانم کنارت بنشینم ؟ »
.. .
.. .
.. .
پسر ( پیر مرد )
کنار درخت نشست . . . . .
. . .
با هم بودند
به سالیان و به سالیان
در لحظه های شادی و
اندوه . . .
آن پسر آیا بی رحم و خود خواه بود ؟؟؟
؟؟؟
؟؟؟
؟؟؟
؟؟؟
؟؟؟
نه . . .
ما همه شبیه او هستیم
و با والدین خود چنین رفتاری داریم ...
؟؟؟
درخت همان والدین ماست
تا کوچکیم ...
دوست داریم با آنها بازی کنیم
...
تنهایشان می گذاریم بعد ...
و زمانی بسویشان برمی گردیم
که نیازمند هستیم
یا گرفتار
برای والدین خود وقت نمی گذاریم ...
به این مهم توجه نمی کنیم که :
پدر و مادر ها همیشه به ما همه چیز می دهند نظرات شما عزیزان: روج خميني
ساعت15:35---29 مهر 1390
يه سر بزن به اين ادرس
در قسم نظرات جالبه www.yaali110.loxblog.com/
|